باز با فرا رسیدن فصل آلودگی مسئولین شهری به خودروهای کاربراتوری گیر دادن و کم کاریهای خود. در برقی گردن اتوبوس ها و نوسازی ناوگان حمل و نقل . هیبریدی کردن تاکسی ها . اصلاح مصزف سوخت خودروهای تولیدی را از یاد بردن
بیمسئولیتی مدیران شهری در قبال اتومبیل ها کاربراتوری متاسفانه هر سال میشنویم که قرار است اتومبیلهای کاربراتوری در شهرهای کلانشهر تردد نکنند .
با تحقیقاتی که انجام شده کشورهایی که صاحب صنعت خودرو در جهان هستند کشورهای اروپایی ژاپنی آمریکایی هیچکدام مانع حرکت و تردد اتومبیل کلاسیک نشدند تنها کاری که تو این کشورها انجام شده هزینه بیمه و مالیات این اتومبیل ها افزایش پیدا کرد چون این خودروها از سیستم ایمنی قدیمی برخوردارند و ریسک حرکت آنها بالاست. و معیار مهم دیگر میزان تولید دی اکسید کربن آنهاست .
اتومبیل های کاربراتوری در حال حاضر به سه گروه تقسیم میشوند گروه اول اتومبیل های کلاسیک که بیشتر در پارکینگها خواب هستند. و گاهی بندرت حرکت می کنند گروه دوم اتومبیل های آفرود که به خارج از شهر برای تردد میروند و گروه سوم مردم فقیر هستند که به علت ارزانی قدرت خرید این گروه خود را دارند و خودروهای کاربراتوری که در دست طبقه ضعیف جامعه است که توان خرید اتومبیل های انژکتوری را ندارند
این در حالی است که اتومبیل های تولیدی کشور متاسفانه متوسط از ۸لیتر به بالا میسوزاند که ظلم بزرگی است و با رعایت استانداردهای روز هم اکنون باید شاهد تولید خودروهای بودیم که ۴ تا ۵ درصد کیلومتر میسوزاندند .
جای تعجب است که قانونگذار می آید و می خواهد با تعدادی اتومبیل محدود برخورد کند که نوعی مردم آزاری است و اصل موضوع تولید…
نکته جالب اینجاست که آمار بسیار دقیق از تعداد خودروهای کاربراتوری در دست مسئولین شهری هستند و خود آنها نیز هم میدانند که این مسئله راهحل نیست .
خود من از هر دو گونه خودرو استفاده می کنم هم کاربراتوری وهم انژکتوری خودروی کاربراتوری بهتر معاینه فنی گرفته و از تنظیمات کمتری هم برخوردار است در حالی که کاملاً خودروی انژکتوری من با مشکلات بسیار زیادی روبرو است که ناشی از سوخت بد و یا قطعات با کیفیت پایین است .
در تصمیم گیری شهری در شهر تهران متاسفانه به علت محدوده هایی که تعریف شده محدوده طرح ترافیک و محدوده آلودگی هوا متاسفانه تمام رانندگان و جوانان به سمت خرید موتور سیکلت رفتند و موتورسیکلت هایی که دارای قدرت و سرعت زیادی هم هستند و به نوعی موتورسیکلت های جنگنده
اگر وضع به همین منوال پیش برود متاسفانه تهران به کشورهای آسیای جنوب شرقی مانند فیلیپین ویتنام و کشورهای دیگر تبدیل خواهد شد و خیابانها با انبوهی از موتورسیکلت مواجه خواهد بود .
مسئولین شهری به یک کپی مسخره از اروپا فکر میکند. که میخواهند دوچرخه را جایگزین حمل و نقل شهری کند که شدنی نیست تهران شهری است که از شمال به جنوب همه جا شیب تندی دارد و دوچرخهسواری کار سختی است تنها چاره تهران اگر عاقلان مدیریت کنند و مسئولیتپذیر باشند دوچرخه های برقی است که بین دوچرخه و موتورسیکلت قرار گرفته که همه سلامت محیط زیست را تنظیم می کند هم سلامت دوچرخه سوار را از نظر بدنی و محیط زیست که باید روی این دوچرخه ها هم تولید ملی صورت بگیرد همه یارانه پرداخت شود.
هم شهرداریها تسهیلاتی که مردم بتوانند به سمت دوچرخه های برقی و دوچرخه و سه چرخه خرید کنن .آن موقع شاهد یک سلامت جسمی برای شهروندان و هوای پاک در تهران خواهیم بود