می خواهم یک مقدار از زبان پدر مادرها بنویسم .
این قصه ساده داستان بزرگی در کشور ماست.
هرخانواده متوسط به بالای ایرانی که پسر 18 ساله دارد . می داند.
پسر در سن 18 سالگی وقتی گواهینامشو می گیره میره سراغ ماشینه پدر خانواده و یه حالی بهش می ده
اونم بستگی داره که قبلا" رانندگی بلد بوده باشه یا نه . سرتونو درد نیارم یا تو گارد ریله یا چهار راه اول نه
چهار راه دومی ماشینو تا شیشه جمع می کنه ولی اینجا داخل پرانتز بگم که به کسی بر نخوره به اونایی که از
موقعی که فهمیدن گازو ترمز و کلاج چیه مایکل شوماخر تشریف داشتند .
حالا بریم سر موضوع اصلی مقاله :
پسر : بابا من ماشین می خوام
پدر : باشه پسرم برات می خرم
حالا فرض می کنیم که بابا بعد چند ماه اسراره پسرش راضی شد ماشینو برای پسرش بخره فکر اینجاهاشو
نکرده که چه بلایی قراره سرش بیاد .
حالا براتون میگم :
بعد از گذشت 1 ماه استاندارد سواری :
پسر : بابا پول بده می خوام برم کلاس زبان
پدر : باشه پسرم
آقایی که شما باشید به هوای کلاس زبان میره ماشینو تا اونجایی که جا داشته باشه میاره پایین ، چه شود از
این به بعد ماجرا..........................................................
حالا دیگه بعد از گذشت 1 ماه فقط ارتفاع سواری که حال نمیده .
پسر : بابا می خوام برم کت شلوار بخرم زشته دیگه تو مهمونی های رسمی خانوادگی لباس اسپرت بپوشم
پدر : نه بابایی فعلا" لباس اسپرت تو این سن برات مناسب تره .
ولی پسره انقدر سیریش میشه که ...............................................................
فردا خوشحال میره زنون می بنده و فلاش بازی پشت ماشین هایی که مزاحمه راه رفتنشن نو لاین 3 هستن، چه شود ........................................................................................................................................
پسر : بابام که متوجه نمیشه میرم سیستم 2 میلیون تومانی ماشینشو که خودم براش بستم باز می کنم می فروشم
یه ضبط و باند فکر کنم برای ماشینه بابام بس باشه مگه نه ؟
فردا بابا که از سر کار اومد خونه به هوای روغن عوض کردن سیستمو باز می کنم و یه
پول قلمبه برای آپشن ماشینم ......................
حالا دیگه صندلی و رینگ ولاستیک و فلاپ.
پسر : چه بد دوباره پولم تموم شد دیگه باید متوسل بشم به مامانم .
شب میرم خونه یه کم خودمو می گیرم تا مامانم ازم سوال کنه که مشکلت چیه ، مامانا هم تا یه همچین اتفاقی
میفته زود هر کاری بخوای برات می کنن
پسر : آخه مامان چه وعضشه 6 ماهه بابام ماشین خریده نمی گه بیا یه رینگ بنداز زیر ماشینت داخل پرانتز
حالا مامانه خبر نداره که تو پارکینگ چه خبره که پسره گلش روی ماشین چی کارا که نکرده ، آخه از همون
اول فکر اینجا ها رو کرده بوده تا میاد تو پارکینگ چادر می کشه روی ماشینش .
مامان : باشه پسرم فردا بعد از ظهر میرم از تو حسابم 50 تومان برات می گیرم بهت می دم برو روی
ماشینت رینگ بنداز .
پسر : مامان با 50 تومان قالپاق هم بهم نمی دن حداقل باید 1 میلیون باشه ، اینجا میشه که مامان سکته رو بغل
می کنه .
مامان : پسرم 1 میلیون می خوای چی کار من ندارم بهت بدم حالا کاری نداریم به این حرفا ماما نه بالاخره
راضی میشه و فردای همون روز 1 میلیون به پسرش میده ............................................................
پسر : حالا دیگه یه ماشن ایده آل دارم دیگه ماشینم همه چی داره .
خیلی جالبه پدر بزرگم هم الان بیاد دقت کنه فکر می کنه ماشین برای همسایست .
مامان : پسرم من ماشینمو بردم تعمیر گاه منو می رسونی خونه خاله ؟
حالا دیگه پسر آب روغن قاتی کرده که چه جوری به مامانم بگم اگه بفهمه پوست کلمو می کنه ...................
ولی داداشمون خبر نداشته که بابا مامانش با کلید زاپاس شبا که می خوابه میندازن میرن با ماشینه تابلوی
پسرشون تفریح اونم کجاها که نمی رن .
.
.
.
.
.
جالبه براتون که بدونین؟
ایران زمین ، آبمیوه امید ( تجریش ) ، شمشک ، دیزین .
1 به بعدم فقط اتوبان( م... )
آخه مگه پدر مادرا دل ندارن که عین ما ماشین تیونینگ سوار بشن ، آخرشم که باک بنزینو پر می کنن
که ما نفهمیم ، فکر نکنم مشکل خاصی وجود داشته باشه .
نظر شما دوستان چیه ؟
میلاد میرهاشمی