20 متر تا دوزخ

پشت سر ما تصویر تهران بزرگ شفاف ولی دود آلود بود ، زمان 15 مرداد 1385 .
از اتوبان وارد جاده ای فرعی اما مهم شدیم جاده ای که انواع و اقسام کامیون های سنگین با رنگ و مدل های متفاوت در حال تردد بود .
جاده ای صنعتی که ما را چند کیلومتری با خود برد ، با راهنمایی همکارم وارده جاده ای اختصاصی با عرض کم شدیم و بعد از چند پیچ ایستادیم .

                                                                            بسمه تعالی
20 متر تا دوزخ
پشت سر ما تصویر تهران بزرگ شفاف ولی دود آلود بود ، زمان 15 مرداد 1385 .
از اتوبان وارد جاده ای فرعی اما مهم شدیم جاده ای که انواع و اقسام  کامیون های سنگین با رنگ و مدل های متفاوت در حال تردد بود .
جاده ای صنعتی که ما را چند کیلومتری با خود برد ، با راهنمایی همکارم وارده جاده ای اختصاصی با عرض کم شدیم و بعد از چند پیچ ایستادیم .
هفته ها بود که در این شهر قدیمی ما دنبال کشف یک بهشت برای قویترین خودروها بودیم .
بهشتی که بدون هیچ محدودیتی موتور های جسور و قدرتمند نفس تازه کنند و جرم کسالت را از پیکر فلزی خود خارج کنند .
با اجازه مسئولین وارد باند شدیم و پس از مساحبات ، اولین خط استارت را در این جاده پرندگان فلزی رسم کردیم .
اتومبیل ما کوچک ولی با موتور بسیار قوی حضور داشت ، فرمان حرکت داده شد ، دستها در لرزش فرمان و موتور در تکاپوی توافق با چرخ ها چون هواپیمایی برای پرواز به راه افتادیم .
عرض فوق العاده مناسب و آسفالت طولانی بی خط و خش تفاوتی آشکار با اتوبانهای شهر داشت .
در 400 متر مشخص شده به توان خودرو خجالت دادیم .
پس از رسیدن به سرعت بالای 200 کیلومتر در ساعت ادامه باند جایی مطمئن برای ایستادن بود .
اینجا بی شک بهشت گمشده قویترین هیولا های ایران است ، تقویم شلوغ شهریور اجازه برگزاری مسا بقات قدرت را به ما نداد و فصلهای مشکوک به بارندگی هم ریسک تصمیم گیری ما را بالا برد .
اما مسئولین محترم این مجموعه پرواز به ما قول میز بانی دادند ................................................................................................................................................
اینجا دفتر روزنامه است ، وارد می شوید ، چند میز و چند نفر سمت راست و چند میز و چند نفر سمت چپ شما به سرعت کاغذ هایی را پر از نوشته می کنند .
در وسط تمام این آدمها یک سر دبیر نشسته است ، به او میرسم و از او می پرسم چرا اینجا دو گروه است مگه یک روز نامه نیست ، او می خندد ، گویا سوال من برای او خیلی تکراری بود ، و می گوید جوان ساده فردا مسابقه فوتبال است .
مسابقه ساعت 6 عصر است روزنامه ما باید 7 صبح به بعد در روزنامه فروشی ها باشد .
اگر تیم الف ببرد میز سمت راست را خوشبینانه نوشته شده چاپ می کنیم . اگر مساوی یا باخت باشد مطلب میز چپ که به انتقاد و بد بینانه نوشته شده . ما اینطوری فوتبال را حرفه ای کر ده ایم ................................
با خودم فکر می کنم این منصفانه نیست ، آیا در ورزش اتومبیلرانی هم این گونه نقد ها و مطالب جواب می دهد .
اردیبهشت 1384 یک شب مانده به مسابقات قویترین خودرو دو مسیر برای سرعت پیش روی ماست ، یکی مسیر ی جلوی جایگاه که نیازمند تخلیه اتومبیل های نمایشگاه است و دیگری مسیر انتهای 400 متر .
یک واقعیت وجود دارد و آن اینکه با توجه به مسافت مورد نیاز برای ترمز گیری اتومبیل ها تنها لحضاتی می توانند به پدال گاز فشار بیاورند ، و در این فضای محدود پدال  ترمز اهمیت بیشتری دارد .
قرار بود تیم داوری و اجرایی فدراسیون این برنامه را اجرا نمایند .
به صحبت های من کسی توجه نکرد و اتومبیل ها تخلیه شدند و مسیرس جلوی جایگاه برای مسابقه معین نشد .
صبح روز بعد با تاخیر ساعت 30 : 9 هیئت داوری آمده و مسابقات از خط آخر شروع شد .
پیچ و مهره جایگاه فلزی تماشاچیان از قرار افتاده بود همه هیجان زده بودند ، اما یک مشکل دیگر وجود داشت ، رانندگان این مسابقه کلاه کاسکت نداشتند و چند موتور سوار وظیفه داشتند کلاه ها را از خط پایان بر گردانند .
صدای موتور های سنگین ، غرش اتومبیل های غول پیکر آمریکایی در کنار پراید ها و لانسر های موتور دار همه را ذوق زده کرده بود جز من ، هیچکس در آن لحضات نمی فهمید که چه خطری عکاسان و فیلمبرداران و نفرات شخصی را که خودرو ها را به کنار مسیر 400 متر رساندند تهدید می کند .
هیچکس نمی دانست که بازگشت خودروها از مسیر جلوی جایگاه و امکان تصادف آنها با خودرو های  کلاسیک گران قیمت و مردمی که ازقسمت های بدون محافظ وارد محوطه مسابقه می شدند چقدر خطر ناک است .
بی نظمی در ورود خودرو ها به خط استارت زمان مسابقه را مدام طولانی می کرد .
و بیش از 300 نفر از بازدید کنندگان در این فاصله از قسمت های باز اطراف پیست داخل شدند ، سیل علاقه مندی هیجان زده فضای رعب آور و فاجعه بار به بار آورده بود .
با صدای از فریاد گرفته وحتی تنها بودن یک مامور انتظامی که در تعهد قرار دادی فدراسیون بود ، فقط به یک چیز فکر می کردم ، که اتومبیلی با اتومبیل های کلاسیک تصادف نکند یا عکاس آماتوری با این خودرو ها برخورد نکند .
خسته ، خسته به سمت محل استقرار قویترین خودرو ها رفتم و در اواسط مسابقه اتومبیل ها را خاموش نمودم و از رانندگان خواستم از وسیله نقلیه خارج شوند .
با همکاری یکی از موتور سواران به نام آقای محمودیان موتور های سنگین نیز به فضای خارج از پیست هدایت شدند ..................
نه صدمه ای ، نه تصادفی ، نه خونی
وقتی بیش از 150 دستگاه خودروی زیبا پیست را ترک می کردند ، سخت ترین روز زندگی من داشت به پایان می رسید .
اتومبیل های زیبا در ترافیک بیرون منظره ای خاطره انگیز برای من داشت ................................................................................................................................................
زمان شهریور 1385
مکان : همان جا
مسابقه : همان مسابقه
شرکت کنندگان : نیمی از همان خودروها
هیئت داوری : همان هیئت داوری
مسافت : همان مسافت
مجری برگزاری : همان مجری برگزاری
با نگاهی به جلو حجم کاه و لاستیک اطراف و انتهای مسیر نمایان است ، مطمئنن شما به نرده های فلزی انتها نمی رسید ، بازنده یا مرده .
حداقل مسافت برای یک خودروی موتور تقویت برای نشان دادن تواناییهای فنی و موتوری 400 متر است و ما در 380 متر قصد داریم نبوغ خود را به جهانیان نشان بدهیم ، در این 20 متر دوزخ همه چیز در کابین راننده است وجعبه سیاهی این برندگان زمینی ندارند .
شاید دوباره تیتر اول روزنامه شویم یا سوژه خبرنگارانی که اتومبیلرانی را ورزش حادثه می دانند .
اگر غرور بردن در رغابت تعللی در بر داشتن پا از پدال گاز بوجود آورد چه ..............................
اگر عکاسی عاشق غرق در کادر دوربین بر حریم 25 متری مسابقه وارد شود چه.........................
اگر ترمزها خسته از چند مسابقه عمل نکنند چه ....................................................................
اگر صندلی پوسیده خودرو در تابوت راننده شود چه...............................................................
اگر نشت بنزین با موتور گداخته خودرو آغشته شود چه .........................................................
اگر جای جمجمه عزیزی نقش شیشه جلو شود چه .................................................................
چرا برای 2 تا 3 میلیون حداکثر در آمد ، مسابقه ای که واقعا" جایش این پیست نیست را اصرار به انجام داریم .................................................................
در این گونه مسابقات آمبولانس فقط نعش کش است ، نه فرشته نجات .
تمام رانندگان و تیونینگ کاران ما می دانند که بهایی که همه به موتور و قدرت می دهند ، بیشتر از هندلینگ و ترمز است و 80 % خودروهای تیونینگ شده کشور خوب setup نشده اند .
بیش از 65 مسابقه با دو خودرو انجام خواهد گرفت ، چه تضمینی برای آمادگی کامل خودروها .
هیئت فنی و داوری و رانندگان در این زمان طولانی دارید .
فدراسیون محترم موتور سواری و اتومبیلرانی جمهوری اسلامی ایران بعنوان متولی بی شک در خصوص هر گونه حادثه ای مسئول است .
به امید آنکه بتوان در سایت مشورت با کارشناسان زبده و مطالعه اینگونه مسابقات با سابقه در دنیا و همچنین در تعامل با مسئولین استان و نیروی انتظامی جایگاه مناسب و امنی را برای اینگونه مسابقات تدارک ببینیم .............................................................................................................................                                          احمد کلهر.                                                   

 

۶ شهریور ۱۳۸۵ ۰۱:۱۲
تعداد بازدید : ۵۶۷

   استفاده از مطالب تولید شده درسایت و تصاویر این سایت تنها با ذکر منبع و لینک به "سایت carnp.com" مجاز است. 

اظهار نظر

ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید

۲۲ اَمرداد ۱۴۰۱ - ۲۳:۳۵
تعداد بازدید: ۱,۳۴۸
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۲۳:۲۰
تعداد بازدید: ۸,۷۱۳
۱۸ بهمن ۱۳۹۵ - ۸:۵۴
تعداد بازدید: ۷,۸۱۹
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۷
تعداد بازدید: ۱۲۹,۷۱۴
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۶
تعداد بازدید: ۳۰,۸۱۷
۱۷ دی ۱۳۹۲ - ۱۱:۱۴
تعداد بازدید: ۲۰,۹۲۰
۱۰ مهر ۱۳۹۲ - ۹:۵۲
تعداد بازدید: ۱۸,۶۵۹
۰۲ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۱:۲۹
تعداد بازدید: ۱۳,۳۳۹
۰۶ اَمرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۶
تعداد بازدید: ۲۷,۳۶۵